تنگ طه
وبلاگي شامل مطالب آموزشي دوره ابتدايي و مطالبي درباره روستاي تنگ طه
در شاهنامه شاهان ايران زمين و نيز فرزندان آنها از قداست خاصي بر خوردار هستند و هر كس گزندي به آنها بزند لاجرم بايد بهاي سختي بابت اشتباه خود بپردازد . اولين بار فرزند كيومرث به نام سيامك به وسيله فرزند ديوي به نام ريمن اهريمن كشته مي شود : سیامک بدش نام و فرخنده بود کیومرث را دل بدو زنده بود به گیتی نبودش کسی دشمنا مگر بدکنش ریمن آهرمنا یکی بچه بودش چو گرگ سترگ دلاور شده با سپاه بزرگ سیامک بیامد برهنه تنا برآویخت با پور آهرمنا سیامک به دست خروزان دیو تبه گشت و ماند انجمن بیخدیو و خيلي زود فرزند سيامك به نام هوشنگ اتتقام خون پدر را مي گيرد و ديو بچه را مي كشد . خجسته سیامک یکی پور داشت که نزد نیا جاه دستور داشت گرانمایه را نام هوشنگ بود تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود بیازید هوشنگ چون شیر چنگ جهان کرد بر دیو نستوه تنگ کشیدش سراپای یکسر دوال سپهبد برید آن سر بیهمال پادشاه بعدي كه آسيب مي بيند جمشيد است كه بر اثر غرور مردم از او روگردان مي شوند و به ضحاك تازي رو مي آورند و ضحاك نيز جمشيد را مي كشد . چو جمشید را بخت شد کندرو به تنگ اندر آمد جهاندار نو چو صدسالش اندر جهان کس ندید برو نام شاهی و او ناپدید صدم سال روزی به دریای چین پدید آمد آن شاه ناپاک دین چو ضحاکش آورد ناگه به چنگ یکایک ندادش زمانی درنگ به ارش سراسر به دو نیم کرد جهان را ازو پاک بیبیم کرد چون جمشيد از نژاد كيان بود و نبايد كشته مي شد بايد يك نفر از نسل كيان انتقام خون او را از ضحاك تازي نژاد مي گرفت .پس از مدتي كه از ظلم ضحاك گذشت ،فريدون كه از نسل كيان بود ، ضحاك را در كوهي با دست بسته اسير نمود بیامد سروش خجسته دمان مزن گفت کاو را نیامد زمان همیدون شکسته ببندش چو سنگ ببر تا دو کوه آیدت پیش تنگ به کوه اندرون به بود بند او نیاید برش خویش و پیوند او بیاورد ضحاک را چون نوند به کوه دماوند کردش ببند فرو بست دستش بر آن کوه باز بدان تا بماند به سختی دراز پادشاه بعدي ايرج مي باشد كه برادرش تور با همكاري سلم اورا به دليل اينكه قسمت ايران زمين به او رسيده و قسمتهاي ديگر به آنها مي كشند . چو بشنید تور از برادر چنین به ابرو ز خشم اندر آورد چین به کرسی به خشم اندر آورد پای همی گفت و برجست هزمان ز جای زد بر سر خسرو تاجدار ازو خواست ایرج به جان زینهار و ايرج هم به آنها مي گويد مکش مر مراکت سرانجام کار بپیچاند از خون من کردگار و چون ايرج پسر نداشت دختر اوپسري به دنيا آورد كه نامش را منوچهر گذاشتند و او انتقام خون پدر بزرگ را از هردو نفر سلم و تور گرفت . بعد نوبت به نوذر مي رسد كه به دست تورانيان كشته مي شود . برآشفت و گفتا که نوذر کجاست کزو ویسه خواهد همی کینه خواست چه چاره است جز خون او ریختن یکی کینهٔ نو برانگیختن بزد گردن خسرو تاجدار تنش را بخاک اندر افگند خوار شايد يكي از مهمترين افراد سياوش باشد كه در ابتدا سودابه همسر كيكاووس با او دشمني كرد و او سرانجام از پدر جدا شد و به توران رفت و با فرنگيس دختر افراسياب وصلت نمود و بعد از مدتي افراسياب او را كشت . و رستم به انتقام او هم سودابه و بعد از آن سرخه پسر افراسياب را كشت . و در آخر هم كيخسرو خود افراسياب و برادرش را به كين نوذر و سياوش كشت . تهمتن برفت از بر تخت اوی سوی خان سودابه بنهاد روی ز پرده به گیسوش بیرون کشید ز تخت بزرگیش در خون کشید به خنجر به دو نیم کردش به راه نجنبید بر جای کاووس شاه جهان پر شد از کین افراسیاب به دریا تو گفتی به جوش آمد آب فرامرز چون سرخه را یافت چنگ بیازید زان سان که یازد پلنگ گرفتش کمربند و از پشت زین برآورد و زد ناگهان بر زمین بسان سیاوش سرش را ز تن ببرند و کرگس بپوشد کفن بواز گفت ای بد کینه جوی چراکشت خواهی نیا را بگوی چنین داد پاسخ که ای بدکنش سزاوار پیغاره و سرزنش ز جان برادرت گویم نخست که هرگز بلای مهان را نجست دگر نوذر آن نامور شهریار که از تخم ایرج بد او یادگار زدی گردنش را بشمشیر تیز برانگیختی از جهان رستخیز سه دیگر سیاوش که چون او سوار نبیند کسی از مهان یادگار بریدی سرش چون سر گوسفند همی برگذشتی ز چرخ بلند بکردار بد تیز بشتافتی مکافات آن بد کنون یافتی شاه بعدي كه كشته مي شود دارا پسر داراب مي باشد كه بعد از كشته شدن او اسكندر كه برادر ناتني او مي باشد دو نفري كه او را كشته بودند به دار مي آويزد تا مردم آنها را سنگسار نمايند . یکی دشنه بگرفت جانوشیار بزد بر بر و سینه شهریار نگون شد سر نامبردار شاه ازو بازگشتند یکسر سپاه چو پردخت از دخمه ارجمند ز بیرون بزد دارهای بلند یکی دار بر نام جانوشیار دگر همچنان از در ماهیار دو بدخواه را زنده بردار کرد سر شاهکش مرد بیدار کرد ز لشکر برفتند مردان جنگ گرفته یکی سنگ هر یک به چنگ بکردند بر دارشان سنگسار مبادا کسی کو کشد شهریار
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها تبادل لينك هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||
|